اولین فرنی خوری
ماه من....دختر قشنگم..... هفته گذشته واسه مامانی خیلی سخت گذشت آخه تو شیطون بلا اصلا شیر نمیخوردی دیگه از بس باهات کلنجار میرفتم حسابی خسته شده بودم بردیمت دکتر که خیالمون راحت باشه که چیزی نیست....دکی جون هم واست یه آزمایش و یه سونو نوشت منو بابا جون هم تند تند کاراتو انجام دادیم و نتیجه اش هم این شد که خدا رو شکر سالم بودی و فقط دلت میخواست مامان رو اذیت کنی منم همش غصه میخوردم که چرا اعتصاب کردی خیلی خیلی ناراحتت بودم ....تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم ١٨ روز زودتر از پایان شش ماهگیت غذا رو شروع کنم واسه همینم روز چهارشنبه مرخصی گرفتم که سه روز پیشت باشم ... روز چهارشنبه ٣/٥/٩٢ ظهرش واست یه فرنی خوشمزه درستیدم و ی...
نویسنده :
مامان
20:07